هم‌خوانی

درباره بلاگ

این‌جا یک وبلاگ شخصی‌ست که مطالب آن در نتایج هیچ موتور جست‌جویی نشان داده نمی‌شود. کپی کردن نوشته‌های دیگران در وب‌لاگ‌های پر بازدید، و یا سایت‌های خبری، حتا با ذکر نام نویسنده، بعید می‌دانم به‌دون اجازه‌ی صاحبان آن‌‌‌ها صحیح و قانونی باشد. همین.

۴ مطلب با موضوع «تاران، رضا» ثبت شده است

گروهی از طلبه ها مخالف دعای ندبه بودند می گفتند وقتی ظهور امام زمان را می خواهی به این معناست که حکومت ولی فقیه ناکارآمد است.

16 hrs · Edited · 

بمناسبت نمایشگاه مطبوعات: چند سایت، اخبار حوزه علمیه را پوشش می دهند تقریبا اخبار هر روزشان همین است:
1- چند تن از علما فرمودند: آمریکا بد است.
2-چند تن از علما فرمودند: از علما و ولایت فقیه حمایت کنید.
3-چند تن از علما فرمودند: دولت مسائل فرهنگی را جدی بگیرد.
4-چند تن از علما فرمودند: اسلام بهترین دین بوده است و خواهد بود.

به جای ریش ریشه ها را درست کنیم
وقتی واژه امربه معروف و نهی از منکر شنیده می شود احتمالا برخی از مردم در ذهن خود گیر دادنهای نابجا را مجسم می کنند و می گویند باز هم شروع شد باز هم برنامه جدید، اما براستی در طول این سالها چه اتفاقی افتاده است که یکی از واژه های عقلائی اسلامی که جایگاه مهمی هم در سلامت جامعه دارد جایگاه خود را از دست داده است؟

1-محدود کردن امر به معروف به حجاب: بارها و بارها در سخنرانی های متعدد وقتی بحث حجاب مطرح می شود بدنبال آن مسئله امربه معروف و مطرح شده است و این مساله در ذهن مردم اینگونه تداعی کرده است که امر به معروف و نهی از منکر همان مسئله حجاب است و همین باعث شده است امر به معروف و نهی از منکر برای مردم خوشایند نباشد مردم وقتی می بینند دزدی ها و اختلاس های چند هزار میلیاردی اتفاق می افتد و سعی می شود به نوعی ماس مالی شود برای مردم قابل باور نیست که دزدی از مصادیق منکر نباشد اما چند موی یک دختر منکر باشد از این رو ممکن است بسیاری از مردم معتقد باشند که باید برای همدیگر خیرخواهی کرد و دیگران را بسوی کارهای خیر راهنمایی کرد اما این مساله را با عنوان امر به معروف و نهی از منکر مطرح نمی کنند یعنی دوست دارد کار خوب خود را هر اسمی بگذارد بغیر از امر به معروف و نهی از منکر.

2-امر به معروف دولت یا مردم: یکی از مصادیق اصلی امر به معروف و نهی از منکر نظارت بر دولت و نهادهای حکومتی است عملکرد نهادهای حکومتی تاثیر زیادی را بر مردم دارد یعنی اگر قرار باشد اولویتی در کار به معروف قرار گیرد باید تاثیرگذارترین ها در جامعه بیشتر موضوع امر به معروف و نهی از منکر قرار گیرند اما عده ای سعی دارند این مفهوم را بسمت مردم هدایت کنند، چگونه است که برخی هایی که ادعای دفاع از جاری شدن امر به معروف و نهی از منکر را دارند در سالهای اخیر سعی کردند نهادهای نظارتی مردمی را از بین ببرند و این در حالی است که اگر همین نهادها فعال باشند می توانند دولت ها را امر به معروف و نهی از منکر کنند و کمتر اجازه دهند در جامعه مسئله ای پیش آید.

3-امر به معروف ابزار سیاسی: یکی از شرایط تاثیر گذاری امر به معروف و نهی از منکر خیرخواهی است چه آنکه اگر قرار باشد آمر یا ناهی قصد خیر نداشته باشد کار او بی تاثیر خواهد بود در چند مقطعی که مسئله امر به معروف و نهی از منکر مطرح شده است در زمان هایی بوده است که دولت در اختیار مطرح کنندگان امر به معروف نبود و همین نکته برای مردم چنین تداعی کرده است که دغدغه امر به معروف و نهی از منکر در کار نیست و دعوا دعوای قدرت است. نکته دیگر سکوت حامیان طرح امر به معروف و نهی از منکر در برخی از مسائلی است است که مردم انتظار دارند واکنشی نشان داده شود بیاد دارم در یک میهمانی افطار که جمعی از اقوام دور هم بودند یکی از مراجع معظم تقلید در تلویزیون صحبت می کردند یکی از اقوام از من پرسید چرا این آقایان وقتی می خواهند رای گیری کنند بیانیه می دهند یا تلویزیون آنها را مدام نشان می دهد اما در قبال اختلاس و دزدی سکوت می کنند یا وقتی گرانی می شود سخنی نمی گویند البته در آن زمان یکی دو نفر از مراجع معظم تقلید واکنش نشان داده بودند و من هم گفتم برخی از آقایان معترض بودند اما صدا و سیما نشان نداد اما مگر با این حرفها کسی باور می کند.

خاطره ای از برخورد تند روهای حوزه با علامه عسگری

این روزها سالروز رحلت مرحوم علامه عسگری است آنچه از ایشان برای همیشه به یادم مانده است ماجرایی بود که در سالهای آخر زندگی ایشان روی داد، بخاطر دارم در سال 83 مدرسه معصومیه از ایشان دعوت کرده بود تا در جمع طلاب این مدرسه سخنرانی کند، آن روزها برخی از طلاب معصومیه پرسر و صداتر از امروز بودند، علامه عسگری در آن جمع مطلبی را ارائه کرده بود حالا یا تعمدا و یا اتفاقی یکی از طلاب نظر ایشان را در مورد سند زیارت عاشورا پرسیده بود ظاهرا ایشان سند آن را مخدوش دانسته بودند یا بهرحال ابهامی در این زمینه برای عده ای ایجاد شده بود.

بعد از اتمام جلسه تعدادی از طلاب این مدرسه استفتائاتی را تنظیم کرده بودند و بدون ذکر نامی از علامه عسگری و بدون آوردن سخنان قبل و بعد، استفتا را به دفاتر مراجع برخی از مراجع تقلید داده بودند و جواب های بسیار تندی هم داده شده بود، جو سنگینی را بر علیه این عالم پیر درست کرده بودند برخی از علاقمندان ایشان اظهار نگرانی کرده و نامه ای را برای ایشان تنظیم کرده بودند تا احیانا فشار را کم کنند، یادم است بعد از نماز جمعه نامه ای از ایشان منتشر کرده بودند و می گفتند علامه عسگری توبه کرده است و نامه را منتشر می کردند. متن نوشته علامه عسگری این بود:



بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و اکشف هذه الغمة عن هذه الامة بظهور الحجة



محضر مبارک استاد معظم حضرت آیت‌الله‌ علامه عسگری (مدظله‌العالی)



با سلام و خسته نباشید

به عرض می‌رسانیم، اخیرا کلمات متناقض و متضادی پیرامون سخنرانی شما در تاریخ 83/2/9 در یکی از مدارس حوزه علمیه قم، نشر و پخش گردید که موجب تشویش افکار عمومی گشته و این امر، باعث نگرانی دوستان و ارادتمندان و شاگردان حضرتعالی شد که با سابقه بیش از نیم قرن شما در دفاع از حریم ولایت و مکتب اهل بیت(ع) منافات دارد، لذا خواهشمندیم به سؤالات زیر پاسخ مستدل و روشن بفرمایید.

۱- برائت چیست و جایگاه آن در دین کجاست ؟

۲ـ آیا محبت اهل بیت(ع) به تنهایی برای شیعه شدن کافی است؟

۳- آیا حضرت امیر(ع) منتخب رسول خدا(ص) بود یا منتخب از ناحیه خدا؟

۴-جایگاه حضرت زهرا(س) در میان معصومین چگونه است؟

۵-مقداری در مورد حدیث کسا صحبت بفرمایید؟

۶- نظر حضرتعالی در مورد عاشورا و زیارت عاشورا چیست؟

با تشکر



جواب علامه عسگری در پاسخ به نامه به شرح ذیل می باشد ..

جواب سوال اول :

برائت همان «لااله» در «لااله‌الاالله» است که نشانگر توحید می‌باشد و از اصول اعتقادی و دینی ماست. «تولی» و «تبری» از اهم واجبات اسلامی است و این دو با هم بوده و مکمل هم هستند یعنی «تولی» بدون «تبری» و «تبری» بدون «تولی» نمی‌شود. به عبارت دیگر، بیزاری جستن از دشمنان اهل بیت، عین دینداری است.



جواب سول دوم :

خیر. اساسا ایجاب بدون سلب نمی شود مانند «لااله الا الله» در توضیح مطلب باید گفت، نمی‌شود بنده حضرت علی(ع) را دوست داشته باشم و دشمنان حضرت را ( همانند معاویه) دشمن نداشته باشم. محب به اهل بیت، شیعه نمی‌شود مگر با بغض وعداوت نسبت به دشمنان اهل بیت؛ البته این غیر از اظهار کردن و علنی نمودن آن است، مخصوصا در شرایط حساس کنونی که عامل اصلی کشتار شیعیان در ممالک اسلامی از قبیل کشمیر، پاکستان، هندوستان و... به خاطر بی‌احتیاطی و بی‌دقتی در این امور شده است حضرت صادق(ع) فرمودند: «التقیة دینی و دین آبائی و لا دین لمن لا تقیة له» (بحار الانوار، ج 72، ص 422).



جواب سوال سوم :

در مسأله ولایت و امامت حضرت علی (ع) باید گفت که انتصاب ایشان از جانب خداوند سبحان می‌باشد. اما پیامبر مأموریت یافته بود تا این مسأله را به مسلمان‌ها ابلاغ کند و آن قدر این مسأله مهم بود که اگر پیامبر(ص) این کار را انجام نمی‌داد تمام زحمات 23 سال ایشان به هدر می‌رفت« یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک وان لم تفعل، فما بلغت رسالته» (مائده ـ 67). در هیچ جای قرآن، خداوند چنین خطابی به پیامبرش نفرموده که در این آیه فرموده. در این زمینه می‌توانید به کتاب «ولایت علی(ع) در قرآن کریم و سنت پیامبر(ص)» مراجعه نمایید.



جواب سوال چهارم :

رفتار پیامبر که برای ما حجت است، خود بیانگر عصمت و نهایت کمال حضرت زهرا(س) می‌باشد. به عنوان نمونه عر‌ض کنم، هر موقعی که وقت نماز می‌شد، بلال پس از اذان به درب منزل پیامبر می‌آمد و عرض می‌کرد «الصلاة الصلاة» پیامبر(ص) بعد از نزول آیه تطهیر، همین کار را با درب منزل حضرت زهرا(س) می‌کرد. پیامبر(ص) چهارچوب درب خانه حضرت زهرا(س) را می‌گرفت و می‌فرمود: «السلام علیکم یا اهل بیت النبوة. الصلاة الصلاة» و نیز در برخی آیات که در شأن نزول حضرت علی(ع) نازل شده است، حضرت زهرا(س) هم شریک است. همانند آیه تطهیر، آیه مباهله، آیه مودت و... . اگر بخواهیم در یک کلمه خلاصه کنیم به حدیث کفو اشاره می‌کنیم که حضرت صادق(ع) فرمودند: «اگر خداوند متعال، حضرت علی(ع) را خلق نکرده بود بر روی زمین از حضرت آدم به بعد، کفو و همتایی برای حضرت زهرا(س) وجود نداشت».



جواب سوال پنجم:

واقعه حدیث کسا از متواترات و ضروریات دین ماست و مانند حدیث غدیر است. منکر آن، منکر اسلام است، اما داستان حدیث کسائی که بعد از مرحوم حاج شیخ عباس قمی به عنوان ملحقات به مفاتیح افزوده شده، روایتی است بی‌سند که فخرالدین طریحی در کتاب «منتخب» نقل می‌کند. در این‌باره به کتاب «حدیث الکساء فی کتب مدرسه الخلفا و مدرسه اهل البیت» به قلم این جانب مراجعه نمایید. مرحوم حاج شیخ عباس قمی درباره حدیث کسا می‌فرمایند: «اما حدیث معروف به کسا که در زمانه ما شایع شده است، به این کیفیت در کتب معتبره معروفه و اصول حدیث و مجامع متقنه محدثین دیده نشده و می‌توان گفت از خصائص کتاب «منتخب» است» (منتهی‌الآمال، ج 1، ص 446) طبع قدیم و چاپ هجرت 1/821



جواب سوال ششم :

عاشورا به عنوان یک حادثه تاریخی عامل حیات دوباره اسلام است و حضرت سیدالشهدا(ع) آنچه در صحنه عاشورا انجام داد، بزرگ‌ترین عامل حیات دوباره اسلام را پدید آورد، اما درباره زیارت عاشورا، اینجانب در کتاب منتخب الادعیه دو زیارت از زیارت خاصه روز عاشورا را عرض کردم و به آن اعتقاد دارم. زیارت عاشورای مشهور و معروف، دارای مؤیدات و توثیقات خبری است که قابل تشکیک نمی‌باشد و من خودم زیارت عاشورا می‌خواندم و می‌خوانم. قبل از این من ناراحتی قلبی داشتم که یکی از بزرگان علما برای بنده زیارت عاشورا خواند و ناراحتی قلبی من مرتفع گردید.

در پایان خودم و تمامی آقایان و عزیزان را به تقوای در نوشتار و گفتار سفارش می‌نمایم که تا حقیقت مطلبی برای ما روشن و مستدل نگشته، درباره آن نفیا و اثباتا قضاوت نکنیم

والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته
Photo: ‎خاطره ای از برخورد تند روهای حوزه با علامه عسگری

 این روزها سالروز رحلت مرحوم علامه عسگری است آنچه از ایشان برای همیشه به یادم مانده است ماجرایی بود که در سالهای آخر زندگی ایشان روی داد، بخاطر دارم در سال 83 مدرسه معصومیه از ایشان دعوت کرده بود تا در جمع طلاب این مدرسه سخنرانی کند، آن روزها برخی از طلاب معصومیه پرسر و صداتر از امروز بودند، علامه عسگری در آن جمع مطلبی را ارائه کرده بود حالا یا تعمدا و یا اتفاقی یکی از طلاب نظر ایشان را در مورد سند زیارت عاشورا پرسیده بود ظاهرا ایشان سند آن را مخدوش دانسته بودند یا بهرحال ابهامی در این زمینه برای عده ای ایجاد شده بود.

بعد از اتمام جلسه تعدادی از طلاب این مدرسه استفتائاتی را تنظیم کرده بودند و بدون ذکر نامی از علامه عسگری و بدون آوردن سخنان قبل و بعد، استفتا را به دفاتر مراجع برخی از مراجع تقلید داده بودند و جواب های بسیار تندی هم داده شده بود، جو سنگینی را بر علیه این عالم پیر درست کرده بودند برخی از علاقمندان ایشان اظهار نگرانی کرده و نامه ای را برای ایشان تنظیم کرده بودند تا احیانا فشار را کم کنند، یادم است بعد از نماز جمعه نامه ای از ایشان منتشر کرده بودند و می گفتند علامه عسگری توبه کرده است و نامه را منتشر می کردند. متن نوشته علامه عسگری این بود:

 

                                 بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و اکشف هذه الغمة عن هذه الامة بظهور الحجة

                                         

محضر مبارک استاد معظم حضرت آیت‌الله‌ علامه عسگری (مدظله‌العالی)

 

با سلام و خسته نباشید

به عرض می‌رسانیم، اخیرا کلمات متناقض و متضادی پیرامون سخنرانی شما در تاریخ 83/2/9 در یکی از مدارس حوزه علمیه قم، نشر و پخش گردید که موجب تشویش افکار عمومی گشته و این امر، باعث نگرانی دوستان و ارادتمندان و شاگردان حضرتعالی شد که با سابقه بیش از نیم قرن شما در دفاع از حریم ولایت و مکتب اهل بیت(ع) منافات دارد، لذا خواهشمندیم به سؤالات زیر پاسخ مستدل و روشن بفرمایید.

۱- برائت چیست و جایگاه آن در دین کجاست ؟

۲ـ آیا محبت اهل بیت(ع) به تنهایی برای شیعه شدن کافی است؟

۳- آیا حضرت امیر(ع) منتخب رسول خدا(ص) بود یا منتخب از ناحیه خدا؟

۴-جایگاه حضرت زهرا(س) در میان معصومین چگونه است؟

 ۵-مقداری در مورد حدیث کسا صحبت بفرمایید؟

۶- نظر حضرتعالی در مورد عاشورا و زیارت عاشورا چیست؟

با تشکر

 

جواب علامه عسگری در پاسخ به نامه به شرح ذیل می باشد ..

جواب سوال اول :

برائت همان «لااله» در «لااله‌الاالله» است که نشانگر توحید می‌باشد و از اصول اعتقادی و دینی ماست. «تولی» و «تبری» از اهم واجبات اسلامی است و این دو با هم بوده و مکمل هم هستند یعنی «تولی» بدون «تبری» و «تبری» بدون «تولی» نمی‌شود. به عبارت دیگر، بیزاری جستن از دشمنان اهل بیت، عین دینداری است.

 

جواب سول دوم :

خیر. اساسا ایجاب بدون سلب نمی شود مانند «لااله الا الله» در توضیح مطلب باید گفت، نمی‌شود بنده حضرت علی(ع) را دوست داشته باشم و دشمنان حضرت را ( همانند معاویه) دشمن نداشته باشم. محب به اهل بیت، شیعه نمی‌شود مگر با بغض  وعداوت نسبت به دشمنان اهل بیت؛ البته این غیر از اظهار کردن و علنی نمودن آن است، مخصوصا در شرایط حساس کنونی که عامل اصلی کشتار شیعیان در ممالک اسلامی از قبیل کشمیر، پاکستان، هندوستان و... به خاطر بی‌احتیاطی و بی‌دقتی در این امور شده است حضرت صادق(ع) فرمودند: «التقیة دینی و دین آبائی و لا دین لمن لا تقیة له» (بحار الانوار، ج 72، ص 422).

 

جواب سوال سوم :

در  مسأله ولایت و امامت حضرت علی (ع) باید گفت که انتصاب ایشان از جانب خداوند سبحان می‌باشد. اما پیامبر مأموریت یافته بود تا این مسأله را به مسلمان‌ها ابلاغ کند و آن قدر این مسأله مهم بود که اگر پیامبر(ص) این کار را انجام نمی‌داد تمام زحمات 23 سال ایشان به هدر می‌رفت« یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک وان لم تفعل، فما بلغت رسالته» (مائده ـ 67). در هیچ جای قرآن، خداوند چنین خطابی به پیامبرش نفرموده که در این آیه فرموده. در این زمینه می‌توانید به کتاب «ولایت علی(ع) در قرآن کریم و سنت پیامبر(ص)» مراجعه نمایید.

 

جواب سوال چهارم :

رفتار پیامبر که برای ما حجت است، خود بیانگر عصمت و نهایت کمال حضرت زهرا(س) می‌باشد. به عنوان نمونه عر‌ض کنم، هر موقعی که وقت نماز می‌شد، بلال پس از اذان به درب منزل پیامبر می‌آمد و عرض می‌کرد «الصلاة الصلاة» پیامبر(ص) بعد از نزول آیه تطهیر، همین کار را با درب منزل حضرت زهرا(س) می‌کرد. پیامبر(ص) چهارچوب درب خانه حضرت زهرا(س) را می‌گرفت و می‌فرمود: «السلام علیکم یا اهل بیت النبوة. الصلاة الصلاة» و نیز در برخی آیات که در شأن نزول حضرت علی(ع) نازل شده است، حضرت زهرا(س) هم شریک است. همانند آیه تطهیر، آیه مباهله، آیه مودت و... . اگر بخواهیم در یک کلمه خلاصه کنیم به حدیث کفو اشاره می‌کنیم که حضرت صادق(ع) فرمودند: «اگر خداوند متعال، حضرت علی(ع) را خلق نکرده بود بر روی زمین از حضرت آدم به بعد، کفو و همتایی برای حضرت زهرا(س) وجود نداشت».

 

جواب سوال پنجم:

واقعه حدیث کسا از متواترات و ضروریات دین ماست و مانند حدیث غدیر است. منکر آن، منکر اسلام است، اما داستان حدیث کسائی که بعد از مرحوم حاج شیخ عباس قمی به عنوان ملحقات به مفاتیح افزوده شده، روایتی است بی‌سند که فخرالدین طریحی در کتاب «منتخب» نقل می‌کند. در این‌باره به کتاب «حدیث الکساء فی کتب مدرسه الخلفا و مدرسه اهل البیت» به قلم این جانب مراجعه نمایید. مرحوم حاج شیخ عباس قمی درباره حدیث کسا می‌فرمایند: «اما حدیث معروف به کسا که در زمانه ما شایع شده است، به این کیفیت در کتب معتبره معروفه و اصول حدیث و مجامع متقنه محدثین دیده نشده و می‌توان گفت از خصائص کتاب «منتخب» است» (منتهی‌الآمال، ج 1، ص 446) طبع قدیم و چاپ هجرت 1/821

 

جواب سوال ششم :

عاشورا به عنوان یک حادثه تاریخی عامل حیات دوباره اسلام است و حضرت سیدالشهدا(ع) آنچه در صحنه عاشورا انجام داد، بزرگ‌ترین عامل حیات دوباره اسلام را پدید آورد، اما درباره زیارت عاشورا، اینجانب در کتاب منتخب الادعیه دو زیارت از زیارت خاصه روز عاشورا را عرض کردم و به آن اعتقاد دارم. زیارت عاشورای مشهور و معروف، دارای مؤیدات و توثیقات خبری است که قابل تشکیک نمی‌باشد و من خودم زیارت عاشورا می‌خواندم و می‌خوانم. قبل از این من ناراحتی قلبی داشتم که یکی از بزرگان علما برای بنده زیارت عاشورا خواند و ناراحتی قلبی من مرتفع گردید.

 در پایان خودم و تمامی آقایان و عزیزان را به تقوای در نوشتار و گفتار سفارش می‌نمایم که تا حقیقت مطلبی برای ما روشن و مستدل نگشته، درباره آن نفیا و اثباتا قضاوت نکنیم

والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته‎