سهشنبه ۹ اردیبهشت ۹۳ همشهری دو
چه اتفاقهایی میافتد؟
کورش علیانی
برای یک کودک که پدر و مادرش با او درست رفتار نمیکنند چه اتفاقهایی میافتد؟
1. آسیبهای حاصل از نشناختن جسم کودک: پدر یا مادری که دست کودک را میگیرد و او را مثل بادبادک پشت سر خودش میکشد، حواسش نیست که دارد به مچ، آرنج و مفصل و تاندونهای کتف آسیب وارد میکند. آسیبی که به علت انعطافپذیر بودن بدن کودک در جا دیده نمیشود اما چند دهه بعد با اتفاقی نظیر پاره شدن ناگهانی و ظاهرا بیدلیل تاندون کتف خودش را نشان میدهد.
نیز پدر یا مادری که خیلی آسان به فرزندش سیلی میزند متوجه نیست که حساسیت و آسیبپذیری جسمی کودک چند ده برابر یک انسان بالغ است، تکرار میکنم چند ده برابر.
لباس پوشاندن بیمبالات نیز باعث فشار و آسیب جدی به بدن کودک خصوصا گردن او و ستون فقراتش میشود.
2. آسیبهای حاصل از نشناختن روح و روان کودک: پدر یا مادری که با کودک مانند اسباببازی رفتار میکند و توقع دارد کودکْ زمانی که او حوصله دارد برای بازی آماده باشد و زمانی که او بیحوصله است کناری بنشیند، به جای مقدار و زمان نیاز کودک به بازی، مقدار و زمان نیاز خودش به بازی را در نظر گرفته و ناچار کودک را دچار کمبود شادی میکند.
پدر یا مادری که به محض کوچکترین ناخرسندی از کودک به او دشنام میدهد یا او را نفرین میکند یا بر سرش فریاد میکشد، اعتماد به نفس بچه را از بین میبرد، فرزندش را بیادب و پرخاشجو و در عین حال ترسو بار میآورد. چنین کودکانی معمولا به کابوسهای شبانه و حتی در بعضی موارد به شبادراری دچار میشوند.
پدر یا مادری که در ارزیابی کارهای کودکشان معمولا به تحقیر او میپردازند در واقع اعتماد به نفس را در او برای همیشه دفن میکنند. چنین فرزندی در بزرگسالی هرگز جرات نمیکند به سمت کارهایی برود که نیاز به تلاش توام با ریسک دارد. او از پیش بر این فرض است که شکست خواهد خورد، چون همیشه یک شکستخورده خواهد بود.
و دوباره تنبیه بدنی کودک، که آثار روانیش تا آخر عمر همراه کودک باقی میماند و از او انسانی نامتعادل، پرخاشجو و همسر، پدر یا مادری نامتعارف میسازد.
این بلاها را سر بچهها نیاوریم. به سلامتشان فکر کنیم.
#همشهریدو
چه اتفاقهایی میافتد؟
کورش علیانی
برای یک کودک که پدر و مادرش با او درست رفتار نمیکنند چه اتفاقهایی میافتد؟
1. آسیبهای حاصل از نشناختن جسم کودک: پدر یا مادری که دست کودک را میگیرد و او را مثل بادبادک پشت سر خودش میکشد، حواسش نیست که دارد به مچ، آرنج و مفصل و تاندونهای کتف آسیب وارد میکند. آسیبی که به علت انعطافپذیر بودن بدن کودک در جا دیده نمیشود اما چند دهه بعد با اتفاقی نظیر پاره شدن ناگهانی و ظاهرا بیدلیل تاندون کتف خودش را نشان میدهد.
نیز پدر یا مادری که خیلی آسان به فرزندش سیلی میزند متوجه نیست که حساسیت و آسیبپذیری جسمی کودک چند ده برابر یک انسان بالغ است، تکرار میکنم چند ده برابر.
لباس پوشاندن بیمبالات نیز باعث فشار و آسیب جدی به بدن کودک خصوصا گردن او و ستون فقراتش میشود.
2. آسیبهای حاصل از نشناختن روح و روان کودک: پدر یا مادری که با کودک مانند اسباببازی رفتار میکند و توقع دارد کودکْ زمانی که او حوصله دارد برای بازی آماده باشد و زمانی که او بیحوصله است کناری بنشیند، به جای مقدار و زمان نیاز کودک به بازی، مقدار و زمان نیاز خودش به بازی را در نظر گرفته و ناچار کودک را دچار کمبود شادی میکند.
پدر یا مادری که به محض کوچکترین ناخرسندی از کودک به او دشنام میدهد یا او را نفرین میکند یا بر سرش فریاد میکشد، اعتماد به نفس بچه را از بین میبرد، فرزندش را بیادب و پرخاشجو و در عین حال ترسو بار میآورد. چنین کودکانی معمولا به کابوسهای شبانه و حتی در بعضی موارد به شبادراری دچار میشوند.
پدر یا مادری که در ارزیابی کارهای کودکشان معمولا به تحقیر او میپردازند در واقع اعتماد به نفس را در او برای همیشه دفن میکنند. چنین فرزندی در بزرگسالی هرگز جرات نمیکند به سمت کارهایی برود که نیاز به تلاش توام با ریسک دارد. او از پیش بر این فرض است که شکست خواهد خورد، چون همیشه یک شکستخورده خواهد بود.
و دوباره تنبیه بدنی کودک، که آثار روانیش تا آخر عمر همراه کودک باقی میماند و از او انسانی نامتعادل، پرخاشجو و همسر، پدر یا مادری نامتعارف میسازد.
این بلاها را سر بچهها نیاوریم. به سلامتشان فکر کنیم.
#همشهریدو